کاش در بزم فروزنده ی تو خنده ی جام شرابی بودم
کاش نیمه شبی درد آلود سستی و مستی خوابی بودم !!
کاش چون آئینه روشن میشد دلم از نقش تو و خنده ی تو
صبحگاه به تنم می لغزید گرمی دست نوازنده ی تو!!
کاش چون برگ خزان ,رقص مرا ,نیمه شب ماه تماشا میکرد
در دل باغچه ی خانه ی تو ,شور من ولوله برپا میکرد!!
نظرات شما عزیزان:
سلام.عنوان وبلاگ جلوه قشنگي داره بيشتر چون هركه يه عاشق واقعي باشه هيچ وقت به عشق لعنت نميفرسته.ببخشيد ولي انگار چيزي از عاشقي نميدوني يا شايد عاشق نشدي عشق با همه خوب وبدش خيلي مقدسه.باي وقت كردي به منم يه سر بزن.